کتایون حجتی*: اقليم به معناي برآيند آميزش دسته جمعي عوامل هواشناسي عوامل مرتبط با ليتوسفر و فعاليتهاي زيستي و پديده ها طبيعي مجموعه زمين- اتمسفر تعريف مي شود.
به تعريف رياضي ، اقليم متغيري حاصل از تحول متغيرهاي متعدد تصادفي است كه خود مشمول تغييرات زماني و مكاني تصادفي مي باشد. بدين ترتيب عبارت اقليم اصولاً به معناي وضعيت تغیير پذيری محيط بوده و خود ذاتاً متغير است.
تغیير اقليم از ديدگاه نظريه پردازان اين مبحث عبارت است از: پيدايش تغيیرات غيرقابل برگشت تدريجي در اين متغير ذاتي پيچيده در كل سيستم كره (زمين – اتمسفر) كه بر اساس آن بعلت افزايش تدريجي گازهاي گلخانه اي در اتمسفر پديد مي آيد و به دنبال افزايش تشعشات گرمايي متصاعد شده از اين گازها بطرف زمين و محبوس شدن گرما در فضاي بين سطح زمين و ساير گازهاي گلخانه اي درجه حرارت عمومي كره زمين افزايش مي يابد و باعث ايجاد پديده هاي مستقيماً مرتبط با افزايش دماي هوا و شرايط عادي مي شود كه در گوشه و كنار جهان اتفاق مي افتد.
اقليم زمين در مقايسه با ساير سيارات منظومه شمسي منحصر به فرد است. همه سيارات از مواد موجود در ابر چرخاني كه منظومه شمسي از آن شكل گرفته تكامل يافته اند. تكامل بعدي در اتمسفر سيارات به ميزان زياد به جرم هر سياره و فاصله آن از خورشيد بستگي داشته است. سيارات نزديكتر به خورشيد به ازاي هر واحد سطح انرژي بيشتري را از خورشيد دريافت مي كنند و لذا دماي آنها از زمين بيشتر است. سطح سياره زهره بدان اندازه گرم است كه بخار آب متراكم نمي شود. در مريخ كه در مقايسه با زمين در فاصله دورتري از خورشيد قرار دارد سرما آب را منجمد مي كند و اتمسفر نازك آن از دي اكسيد كربن تشكيل شده است. از اين رو شرايط اوليه اقليمي و فاصله مناسب از خورشيد سرنوشت تكاملي كاملاً متفاوت از ديگر سيارات را براي زمين رقم زده است.
عوامل مشخص كننده تغييرات اقليمي
- دما: ميانگين دماي هوا در سطح زمين و تغييرات آن نمونه اي از تغييرات اقليمي است كه تقريباً تمامي نظریه هاي تغيير اقليم به نوعي از آن ياد مي كنند و با بررسي آن مي توان تغييرات دماي زمين را رديابي نمود. همچنين با ساختن مدلهايي از ميانگين هاي دمايي هوا مي توان دماي هواي كره زمين را پيش بيني نمود. طبق آخرين پيش بيني ها دماي سطح زمين در سال 2100 ميلادي در حدود 1 تا 5/3 درجه سانتي گراد افزايش خواهد يافت.
- بارش: انتظار مي رود كه ميزان بارش در سطح جهان بالا برود اين پيش بيني بر اساس اندازه گيريهاي به عمل آمده در مورد انواع ريزشهاي جوي بوده است. مانند برف، ميزان بارش آن، زمان بين اولين بارش تا آخرين بارش، فركانس سالانه ريزش برف و ... بود.
- باد و طوفان: ميزان تركيبات جو باعث ايجاد بادها و طوفانها شديد می کند مانندطوفانهای دريايي كه حوادث هولناكي را ايجاد مي كند.
- تغييرات در پديده هاي اقليمي:با افزايش شدت وقوع رويدادهاي اقليمي مانند آلنینو با مقياس ميانگين دماي سطح زمين و سطح آب اقيانوسها كه با نوسان 20 و 10 ساله مشاهده شده كه يك دروه 3 تا 6 ساله نيز در بستر آن وجود دارد و با پديده آلنينو در ارتباط است.
- بالا آمدن سطح آب درياها: پيش بيني شده است كه تا سال 2100 متوسط آب درياها 50 سانتي متر افزايش مي يابد و اين يكي از ديگر از عوامل مشخص كننده تغييرات اقليمي است.
علل تغيير اقليم
عوامل طبيعي
عوامل انسان ساز
عوامل طبيعي :
-تغيیر مقدار نمك آب اقيانوسها
انرژي تابشي خورشيد باعث بخار شدن آب اقيانوسها مي شود كه اين تغيیر با بارش باران و ريخته شدن آب رودخانه ها جايگزين مي گردد. اين تغيیر در مقدار نمك در نحوه حركت آبها و جريانهاي اقيانوسي كه از عوامل عمده توزيع انرژي و دما هستند اثر مي گذارد. همچنين هرچه آب شورتر باشد زودتر يخ مي بندد به طوري كه 5/3% شوري كنوني درياها و اقيانوسها سبب دو درجه سيلسيوس كاهش نقطه انجماد اين آبها نسبت به آب شيرين شده است.
-تغييرات اتمسفر
99/99 درصد از حجم اتمسفر زمين كه جرمي معادل يك ميليونیم كره زمين دارد از ازت ، اكسيژن، ارگون و دي اكسيد كربن به ترتيب كاهش كميت ،تشكيل شده است و تنها 01/ درصد از حجم اتمسفر را در طبقات پايين اجزاء ديگر از قبيل گازهاي نادر آمونياك، ازن، يد و حتي ذرات جامد (از قبيل گردو غبار، دود، انواع نمك ها ، پس گازهاي صنعتي و ميكروارگانيسم ها) تشكيل مي دهند. نسبت تركيب اتمسفر در لايه هاي زيرين آن بدليل اختلاف شديد, ثابت است در حالي كه از ارتفاع 90 كيلومتري به بالا توزيع عناصر و گازها بر اساس وزن مولكولي يا اتمي انجام مي شود. بنابراين گازهاي سبك مانند هيدروژن در ارتفاعات و گازهاي سنگينتر مانند هليوم در لايه هاي پايينتر اتمسفر توزيع شده اند. بين اجزاء تشكيل دهنده جو ,اكسيژن ثبات بيشتري دارد در حالي كه دي اكسيدكربن تغييرات زماني و مكاني شديد را نشان مي دهد اهميت دي اكسيدكربن علاوه بر سمي بودن و تاثير زيست محيطي آن با داشتن باند جذابي براي تابش مادون قرمز خورشيد از اين طريق مي توان در شدت گرماي اتمسفر و در نتيجه تغييرات اقليمي تاثير عمده اي داشته باشد. از ديگر آلودگي هاي مهم اتمسفر میتوان به كاهش غلظت ازن و وجود تركيبات گوگردي نيتروژن، هيدروكربنها, آئروسلها و راديواكتيو اشاره نمودكه تاثير شديدي در تغييرات اتمسفري دارند.
-سرگرداني قطبها
تقريباً در سال 1950-1940 در تمام نيم كره شمالي دماي ميانگين با كاهش 3/0 سانتيگراد همراه بود. دوران واژگوني و گرم شدن قرن بيستم در آغاز با كاهش دماي زمستاني همراه با استقرار بر فشار يك جريان هواي قطبي سرد به سوي جنوب هدايت شد كه باعث بزرگ شدن توده يخ قطب شمال شد به صورتي كه تا ماههاي آوريل و مي 1968 در پيرامون شمال ايسلند قرار گرفت. اين اتفاق حتي در اوايل قرن بيستم نيز مشاهده نشده بود. ساحل شمالي ايسلند معمولاً به دليل نفوذ جريان اقيانوسي عاري از يخ است.
-فوران آتشفشان
آتشفشانها از راه تزريق مقادير انبوهي گاز و مواد جامد به جو بر اقليم اثر مي گذارند. به اين طريق فورانهاي آتشفشاني مي توانند انحرافهايي دست كم درحد دهم درجه در دما ايجاد كنند. اثر سرمايشي و گرمايشي هواريزهاي تزريق شده و اثر آن بر تراز تابشي ، بستگي زيادي به ارتفاع تزريق آنها دارد. در غالب فورانها, ذرات تا ارتفاع 5 تا 8 كيلومتري ترويوسفر پخش مي شوند. نيروي گرانش يا بارندگي اين ذرات را به سرعت به زمين بازمي گرداند و از اين رو اثر آنها بر اقليم ناچيز است. در فورانهاي قويتر ذرات تا تروپوسفر بالايي و حتي تا استراتوسفر پاييني (15 تا 25 كيلومتر) پرتاب مي شوند. مانند فوران كوه آلونگ در سال 1963، آلجيكون در سال 1983 و پيناتوبو در سال 1991.
اين گونه فورانها نادرند اما اثرات اقليمي گسترده اي دارند و ذرات آنها مدتها در استراتوسفر باقي مي ماند. ذراتي به شعاع 2 تا 5 میکرومتر حدود يك سال هواريزه هاي كوچكتر با شعاع 5/0 تا 1 ميكرومتر تا 12 سال هم در هوا باقي مي ماند. كوه پيناتوبو حدود 20 ميليون تن so2 را تا ارتفاع 25 كيلومتري جو تزريق كرد و پس از اينكه بادهاي استراتوسفر آنها را همه جا پراكنده كرد اين ذرات به طريق فتوشيميايي به هواريزه هاي سولفات تبديل شدند. اين هواريزه ها قدرت جذب تابش را ندارند و سبب افزايش آلبیدو جو مي شوند. در نتيجه مقدار تابشي كه به سطح سياره مي رسد را كاهش مي دهند. اگر هواريزه ها تابشهاي مرئی را جذب كنند, جو مستقيماً انرژي خورشيد را جذب مي كند ولي اگر هواريزه ها تابشهاي فروسرخ را جذب كنند اثر گلخانه اي تقويت مي شود. بلافاصه پس ازهر فوران ,استراتوسفر سرشار از ذرات است. پس از فورانهاي بزرگ ضخامت نوري به يك دهم مي رسد كه 20 برابر مقدار معمولي آن است. زيرا ذرات آتشفشاني تابشهاي مرئي را نيز جذب مي كنند. پس از چندماه تابشهاي مرئي ، نوعاً نمي توانند اثر سرمايشي حاصل از گسيل تابشهاي فروسرخ را جبران كنند. برآورد مي شود فوران كوه پيناتوبو باعث شد دماي سياره بطور موقت حدود 5/0 درجه سيلسيوس پايين آورده شود.
چرخه هاي اقيانوسي
تغييرات چرخه هاي اقيانوسي يكي از عوامل مهم تغييرات اقليم است. چرخه هاي اقيانوسي در مقياس زماني دوره هاي يخچال تغييرات پيدا مي كنند. تغيير در دماي آب اقيانوسها بخصوص تغيير در دماي سطح دريا مي تواند باعث تغييراتي در فشار اتمسفر شود و اين نيز به نوبه خود باعث تحولاتي در جو خواهد شد. بطور خلاصه جريانهاي اقيانوسي باعث جابه جايي مقادير بسيار بزرگ انرژي از مناطق استوايي به سمت قطبها مي شوند اين جابه جايي توده هاي آب گرم يا سرد باعث تغيير الگوي فشار در رطوبت آن مناطق خواهد شد و نهايتاً باعث بارندگي منطقه اي مي شود.
تغييرات بسيار كوچك در مقدار انرژي خورشيدي رسيده به سطح اقيانوسها ,مي تواند بطور قابل ملاحظه اي دماي سطح اقيانوسها را تحت تأثير خود قرار دهد يكي ديگر از مشكلاتي كه اقيانوس شناسان با آن روبرو هستند توصيف تغييرات ناگهاني درجه اطلس شمالي است. گرماي نسبي اروپا (كه وجود درخت نخل در اسكاتلند غربي از نشانه هاي آن است) در عصر حاضر را مي توان به تشكيل ژرفاب اطلس شمالي (NADW) نسبت داده ,اين جريان اقيانوس ضامن جريان آب گرم سطحي از مناطق جنوبي است.
بنا به تحقيقات انجام گرفته بر روي اقيانوس اطلس نشان مي دهد كه ژرفاب اطلس شمالي طي 25 هزار سال گذشته تغييرات چشمگيري داشته و اين تغييرات ظاهراً با مراحل آخرين دوره يخچالي ارتباط نزديكي دارد.
فعاليتهاي انسان ساز
در سالهاي اخير دنياي علم و مجامع عمومي جهان در برابر اين سؤال جدي قرار گرفته اند كه ميزان تاثير فعاليتهاي انسان در اقليم چقدر است؟ انسان با قطع درختان، احداث سدهاي بزرگ، خشكاندن باتلاقها و سرانجام گسترش مناطق مسكوني باعث تغيير اقليم در مقياس محلي و موضعي مي شود. اما تازه متوجه شده اند كه بر اثر فعاليتهاي مختلف انساني خطر تغييرات اقليم در مقياس سياره اي هم ممكن است وجود داشته باشد. اصولاً منظور از اين خطر، خطري است كه از افزايش co2 بوجود مي آيد. Co2 در طيف وسيع و به صور مختلف (به صورت بيوماس، همراه با رسوبات و سنگ نوشته ها، گاز طبيعي، نفت و زغال سنگ) در زمين وجود دارد. اما تنها وجودآن در جو زمين است كه با تاثير بر بيلان تابشي خورشيد به صورت تاثير گلخانه اي در روند تغييرات اقليمي نقش مهمي ايفا مي كند. co2 از دوران گذشته به شكل زغال سنگ، گاز، نفت در زمين ذخيره شده است. وجود اين ذخاير خود دليلي بر غلظت بيشتر گاز مزبور در جو روزگاران گذشته است كه به معني تاثير گلخانه اي شديدتر و وجود گرماي بيشتر در آن دوره هاست. امروزه اين روند در حال بازگشت است. بدين معني كه با مصرف فزاينده سوختهاي فسيلي در صنايع و مصارف خانگي پيوسته مقدار زيادي co2 در جو رها مي شود. در حقيقت فرایندی كه طبيعت طي ميليونها سال انجام داده است انسان ظرف چند سال انجام مي دهد. البته مقداري از اين گاز را اقيانوسها جذب مي كنند. اما بايد توجه داشت كه قدرت جذب اقيانوس محدود است. بنابراين مي توان تصور كرد كه با اشباع شدن آب اقيانوسها از اين گاز، روند افزايش مقدار co2 جو شتابي قابل ملاحظه بيابد. براي آگاهي از ميزان تغییر احتمالي اقليم، مدلهاي بسياري از فرایندهای فيزيكي و شيميايي در جو، با توجه به رابطه متقابل جو با آب اقيانوسها، پوشش گياهي، پهنه هاي يخ و برف لازم است. نظربه محاسباتي كه تا كنون انجام گرفته است مي دانيم كه با دو برابر شدن co2 موجود (ppm 600-300) دماي سطح زمين 5-3 درجه سيلسيوس افزايش خواهد يافت در عين حال رطوبت جو و ميزان بارندگي رو به فزوني خواهد رفت و در حالي كه تغييرات اقليمي در عرضهاي جغرافيايي پايين چندان زياد نخواهد بود در عرضهاي بالا ، شديدترين تغييرات اقليمي پديد خواهد آمد.
انتقال آبهاي شيرين
ورود آب شيرين از ساحل به دريا به عنوان بخشي از چرخه جهاني آب از طريق تاثير بر خواص ژئومورفولوژيكي و ژئوشيميايي مواد محلول و معلق كه عمدتاً از رودخانه حمل مي شوند و نيز از طريق اثري كه آبهاي شيرين بر هيدروديناميك لايه مرزي ساحل دارد بر مناطق ساحلي اثر مي گذارد در چند دهه اخير و به دنبال روند رشد تصاعدي سدسازي و ذخاير آبهاي شيرين فرايندهايي از اين قبيل تا حد زيادي تغيیر كرده اند. برآوردهاي صورت گرفته از سال 1950 تا كنون از كاهش 15% كل آبهاي شيرين به دريا حكايت دارد انتظار مي رود اين كاهش از طريق افزايش ناگهاني نمك و تبخير و تعرق در آكوسيستم هاي مردابي، پوشش گياهي را در مرز ساحلي تحت تاثير قرار دهد و باعث نفوذ بيشتر نمك به ذخاير آبي زيرزميني گردد. از ديگر پيامدهاي كنترل رودخانه ها اين است كه اختلاف فصلي موجود در ميزان جريان آب رودخانه ها، نسبتاً كم مي شود. اگر دوره هايي كه در آن ميزان جريان آب زياد است وجود نداشته باشد نه تنها ظرفيت حمل مواد محلول و معلق كاهش مي يابد بلكه الگوي چرخش مصب ها و توزيع شوري نيز تغيیر مي كند به رغم اينكه اثرات مستقيم آبهاي شيرين بر اكوسيستم هاي ساحلي مورد توجه قرار گرفته ولي نتايج اكولوژيكي آن هنوز به خوبي شناخته نشده است
-افزايش co2
تغيیر در حجم co2 اتمسفر نقش غالبي را در تغيیرات اقليم بازي مي كند. اين گاز در مقابل انرژي خورشيد شفاف بوده ولي جاذب انرژي برگشتي زمين در طول موج بلند است به طوري كه تشعشع زمين را بعد از جذب دوباره برگشت مي دهد. بنابراين واضح است كه هرگونه تغيیر در حجم co2 تغيیرات مهمي را در درجه حرارت اتمسفر ايجاد مي كند. فعاليتهاي صنعتي، مسئول اصلي افزايش حجم co2 در اتمسفر مي باشد. بخشي از گاز co2 منتشر شده در اتمسفر توسط پوشش گياهي جذب شده و بخش ديگر در آب اقيانوسها حل مي شود و در هر صورت حدود 50% آن در اتمسفر باقي مي ماند. بر اساس اين برآورد تعديل شده بين سالهاي 1860 تا 1970 حدود 10% به ميزان co2 اتمسفر اضافه شده است. محاسبات نشان مي دهد كه حجم فعلي co2 در جو حدود 330 ppm است و احتمالاً تا پاپان قرن بيستم به 400 ppm خواهد رسيد. و اگر اين تداوم داشته باشد احتمالاً حدود سالهاي 2040 co2 به دو برابر خواهد رسيد.
در نتيجه حرارت كره زمين را به طور متوسط 2 درجه سانتي گراد افزايش خواهد داد. احتمال اين هم وجود دارد كه افزايش co2 اتمسفر منجربه كاهش درجه حرارت زمين گردد. درجه حرارت بالا مي تواند باعث افزايش تبخير، تعرق و افزايش ابر در اتمسفر شوند. ابر، آلودگي هاي طبيعي را بطور سريع كاهش مي دهد و در نتيجه حرارت كاهش مي يابد.
-آلودگي حرارتي
در اثر احتراق سوختهاي فسيلي حرارت توليد مي شود. اين موضوع در مقياس محلي كه باعث تشكيل جزيره حرارتي مي شود اهميت زيادي دارد ولي در مقياس وسيع تر اهميت كمتري دارد. زيرا در كل مجموع انرژي حرارتي توليد شده توسط فعاليتهاي انساني در مقايسه با انرژي خورشيد و فتوسنتز گياهان تقريباً 10 درصد انرژي كسب شده از خورشيد است.
-تغييرات سطح خشكي ها
انسانها كاري كرده اند كه مي توان آن را تغيیر ويژگي هاي سطح زمين در مقياس منطقه اي دانست. اين تغييرات عبارتند از: بيابان زايي، جنگل كاري و جنگل زايي، تبديل زمينها به مناطق مسكوني كه مدلسازان اثرات اقليمي اين گونه تغيیرات كه در ماهيت سطح قاره ها ايجاد مي شوند را بررسي مي كنند. بيانزايي مسئله اي است كه بر زندگي ميليونها انسان اثر دارد. تغيیرات نسبتاً كوچك اقليمي يا اثر مستقيم فعاليت انساني مانند چراي مفرط، عمليات اشتباه زراعي مي تواند پوشش طبيعي نواحي خشك و نيمه خشك را كه تنک نيز هستند به آساني از بين ببرند. با نابودي پوشش گياهي، خاك لخت و بي حفاظ مي شود و به علت افزايش روان آبها ذخيره آب در خاك كاهش مي يابد و آلببدو آن نيز افزايش مي يابد.
كاهش رطوبت سطح خاك به معنای كاهش تبادل گرماي نهان تبخير است كه خود موجب افزايش دماي سطح زمين مي شود. از سوي ديگر با افزايش آلبیدو مقدار تابش خالص كاهش مي يابد. در مدلهاي اقليمي پديده اخير توانمندتر است و كسري تابش حاصل از آن موجب فرونشيني هوا در ابعاد وسيع مي شود.
همانندسازي پيامد اين پديده را نشان مي دهد. اين همانند سازي سياره اي , با توجه به تغيیرآلبیدو و سطح زمين مقدار بارش كاهش مي يابد. بكارگيري يك مدل سياره اي روشن مي كند كه همه دستگاه اقليم بهم وابسته و پيوسته است. هم اينك حدود 30% سطح خشكي پوشيده از جنگل و حدود يك سوم آن زير كشت آبي است. در نواحي حاره اي مقدار اراضي جنگلي در حال كاهش است. با وجود اين خصوصيات سطح بزرگي از خشكي ها به شدت در حال تغيير است. مهمترين اثر جنگل زايي تغيیر خصوصيات هيدرولوژيكي سطح زمين است. زيرا نسبت تبخير و تعريق در مناطق جنگلي در مقابل نواحي مجاور آن بيشتر بوده و در صورت از بين رفتن، رطوبت كاهش يافته و ميزان بارندگي كاسته مي شود. البته آزمايشهايي كه تاكنون انجام شده به كمك مدلهاي اقليمي در مورد اينكه دماي سطح، افزايش خواهد يافت يا خير هنوز به نتيجه نرسيده اما جنگل زايي بزرگترين اثري است كه در مقياس محلي و منطقه اي در اقليم اثرگذار است امكان دارد كه اثرات شديد جنگل زايي در نواحي حاره اي بر اقليم سياره تغيیرات اقليمي اثرگذار باشد.
آسيبهاي ناشي از تغيیر اقليم در ايران
1- منابع آب
- افزايش سطح آبهاي آزاد و نفوذ آب شور دريا در منابع آب شيرين زيرزميني
- افزايش دما و افزايش شدت تبخير و به پيامد آن خطر خشك شدن رودخانه ها، افزايش دما در حدود 2 الي 6 درجه سانتي گراد، مقدار تبخير سالانه را در حدود 6 الي 12% افزايش خواهد داد و مقدار روان آب سالانه بين 2/50% تا 3/50% تغيیر خواهد كرد.
- تغيیر الگوي بارش از برف به باران
- تغيیرات در ميزان و شدت بارش
- كاهش حجم و كيفيت آبهاي زيرزميني در اثر خشكسالي و افزايش تبخير سطحي
- تغيیر كيفيت آب و افزايش هزينه هاي تصفيه آب در اثر افزايش شدت تبخير
2- كشاورزي
- كاهش توليدات كشاورزي در اثر افزايش دما و شدت تبخير
- كاهش راندمان آبياري در اثر افزايش تبخير سطحي
- با توجه به رشد اقتصادي و رشد جمعيت و در نظر گرفتن اثرات كودي co2
پيش بيني شده است كه توليدات غلات كشور تا سال 2020 بين صفر تا 5 درصد تا سال 2050 بين 5/2 تا 10 درصد و تا سال 2080 بين 5 تا 30 درصد كاهش مي يابد.
- كاهش منابع آبي در اثر افزايش دما و تنزيل مراتع و اثرات سوء آن بر توليد علوفه
- تغيیر اقليم مستقيماً دامپروري را از طريق تاثيرگذاري بر فيزيولوژي دام و به طور غيرمستقيم از طريق تاثيرگذاري بر مقدار توليد علوفه و خوراك مورد نياز دام تحت تاثير قرار خواهد داد.
- دامهاي كوچك در قبال خشكسالي آسيب پذيرتر از دامهاي بزرگ هستند.
در مورد نژادهاي مقام گاو سيستاني به نظر مي رسد كه آسيب پذيري كمتري نسبت به بقيه داشته باشد. دامهاي سازگار با شرايط خشك و بياباني مانند شتر، كمترين آسيب پذيري را دارند.
- در صورت كاهش درآمد و سختي معيشتي، فشار بر منابع طبيعي و مراتع بيشتر خواهد شد كه اين امر در تسريع تخریب مراتع و منابع طبيعي بسيار مهمتر از تغيرات اقليم آينده است.
- كاهش اشتغال در بخش كشاورزي
- به خطر افتادن امنيت غذايي
- افزايش مهاجرت به شهرها
- كاهش منابع غذايي مورد نياز جانوران دريايي در اثر افزايش شوري آب
- كاهش منابع غذايي و تغيیر ساختار جمعيتي ماهيان در اثر تغيیر محل تخمها
3- جنگل و مراتع
اثرات تغيیر آب و هوا بر جنگلها
- تغيیر محل زندگي گونه هاي جنگلي، بخصوص گونه هاي حساس، افزايش مهاجرت از مناطقي كه شرايط اكولوژيكي آن تغيیر كرده است.
- انقراض گونه هاي حساس
- تغيیر شكل گونه ها در جنگلها
- كاهش توليد چوب و محصولات غيرچوبي در جنگلها
- افزايش آفات و بيماريهاي گياهي در جنگلها
- تشديد آفات و بيماريهاي گياهي در جنگلها
- تشديد فرسايش زمين، بخصوص در نواحي خشك و نيمه خشك
- تغيیر در چرخه آب
- تنزل كيفيت جنگلهاي مانگرو و گاهي تخريب آنها در اثر افزايش سطح آب دريا
- شرايط زيست محيطي نامناسب براي حيات وحش
- افزايش آتش سوزي در جنگلها، بخصوص در مناطق خشك و نيمه خشك در اثر دماي بالا و خشكي هوا
اثرات تغيير آب و هوا بر مراتع
- كاهش توليد علوفه در مراتع
- تغيیر كيفيت مراتع و در برخي موارد بيابان زايي (مقدار كل اراضي تبديل شده به بيابان در اثر تغيیر اقليم در محدوده سالهاي 1994 تا 2000 به 5/1 ميليون هكتار رسيده است.)
- فرسايش خاك در اثر تغيیر ساختار پوشش گياهي ناشي از بهم ريختن چرخه آب
- كاهش بارش بهاره و خشك شدن منابع آب زيرزميني
- افزايش بيماريهاي گياهي ناشي از تخريب بخش كشاورزي
- آتش سوزي در مراتع در اثر افزايش خشكسالي
- اثر منفي بر توليد مثل پوشش گياهي و جانوري
- انقراض گونه هاي جانوري و گياهي
- تغيیرات اقتصادي و اجتماعي ناشي از مهاجرت
اثرات تغيير آب و هوا بر نواحي ساحلي
- تخريب نواحي ساحلي و تغير ژئومورفولوژي منطقه
- تخريب تأسيسات نفتي و صنعتي ساحلي و تاثير آن بر اقتصاد منطقه اي و ملي
- افزايش طوفانهاي دريايي و تاثير بر حمل و نقل و اقتصاد منطقه
- نفوذ آب شور در آبهاي شيرين ساحلي
- تغيیر زيست بوم منطقه و مهاجرت ماهيان دريايي
- تغيیر در منابع درآمدي منطقه
- به خطر افتادن امنيت غذايي
- قاچاق كالا
گزارشهاي رسمي اعلام مي دارد كه در حدود 2500 هكتار از مزارع برنج در استان گيلان (سواحل غربي) و 1500 هكتار از جنگلها در اثر نفوذ آب شور دريا از بين رفته اند. در استان مازندران (سواحل شرقي) در حدود 3500 هكتار از مزارع كشاورزي، بخصوص پنبه از بين رفته اند. مناطق مسكوني و ساحلي در اثر افزايش سطح آب دريا در نواحي ساحلي اين منطقه ويران شده اند. از بين رفتن ديواره هاي شني از سال 1960 منجر به تشديد و تسريع تخريب سواحل گشته است.
4- بهداشت
بيماريهاي كه در اثر تغيیر اقليم تشديد مي شوند:
- مالاريا
- سالك
- وبا
- بيماريهاي ديگر (تب برفكي، تب زرد، مننژيت)
- بيماريهاي ناشي از جوندگان
- افزايش آلرژي به خاطر ذرات موجود در هوا
- افزايش ناراحتي هاي قلبي (افزايش فعاليت بيشتر سيستم گردش خون بر اثر گرم شدن هوا)
5- زائدات
ضايعات جامد
- انتشار آلاينده ها در اثر فساد سريع ضايعات و افزايش هزينه هاي جمع آوري و حمل و نقل (مناطق مسكوني)
- افزايش گازهاي ناشي از فرايند تخمير ضايعات در اثر افزايش دما (مراكز دفن)
- كاهش راندمان خاكچال در نواحي ساحلي به علت بالاآمدن سطح آب دريا
ضايعات مايع
- افزايش تبخير آب فاضلاب هاي خروجي صنايع
- افزايش شدت تخمير
* کارشناس ارشد اقتصاد محیط زیست
منابع:
1-Allison,A. (2009). Analysis of the impacts of climate change on the Herpetofauna of the Papuan Region (New Guinea to the Solomon Islands ). Colorado state university .
2-Aronson,R. , Moody, R. ,Lvancy, L. , Blake, D. , Werner, J. , Glass, A. (2009). Climate change and trophic response of the Antarctic bottom fauna.
3-Coulson, D. Joyce, L. (2005). Indexing variability : A case study with climate change on ecosystems.
4-Chang,H., Franczyk,J(2008). Climate Change, Land-Use Change, and Floods: Toward an Integrated Assessment. Geography Compass 2/5: 1549–1579, 10.1111/j.1749-8198.2008.00136.x
5-Chen, Z.,& Grasby, SE. (2009). Impact of decadal and century-scale oscillations on hydroclimatic trend analyses. . Journal of Hydrology, 365,122–133.
6-IPCC (2001c). Summary for Policymakers, in McCarthy, J.J., Canziani, O.F., Leary, N.A., Dokken, D.J.and White, K.S. (eds.) (2001) Climate Change 2001: Impacts, Adaptation, and Vulnerability,Contribution of Working Group II to the Third Assessment Report of the Intergovernmental Panelon Climate Change, Cambridge University Press, Cambridge, 1-17.
7- IPCC (2007), Climate Change 2007:The Synthesis Report, Observed changes in climate and their effects,1, 30
8-IPCC-DDC (1988) http://ipcc-ddc.cru.uea.ac.uk/
9-IPCC-TGCIA, (1999). Guidelines on the use of scenario data for climate impact and adaptation assessment.. eds. Carter, T.R., Hulme, M. and Lal, M., Version 1, 69pp. Intergovernmental Panel on Climate Change, Task Group on Scenarios for Climate ImpactAssessment
10-Iran second National communication To UNFCCC
|