Environmentalist

Environmentalist


احسان محمدی: 1- ناخدا خورشید؟ همون که یه دست نداره؟! - نه! همون که یه دست داره! ( ناخدا خورشید- ناصر تقوایی) 2- معاون محترم آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست گفته بودند:«سازمان از تشکیل انجمن تخصصی خبرنگاران، روزنامه نگاران و ناشران زیست محیطی حمایت می‌کند». هنوز به تحلیل خبر مشغول بودیم که آیا این خط کشی است که عابران پیاده و سواره رسانه باید از آن عبور کنند یا چتری که سایه آرامش و امنیت بر سرمان خواهد گستراند؟ ساعاتی بعد خبر رسید: پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبز پرس) از دسترس خارج شد! اگرچه زحمت تحلیل یک خبر کم شد ولی در فضایی که محیط زیست کشورمان به شدت به تریبون و رسانه برای انعکاس موفقیت ها و نشان دادن کاستی ها به منظور چاره اندیشی نیاز دارد، خبر خوشایندی نبود، این اتفاق می تواند بخشی از خوانندگان وفادار و علاقمندان محیط زیست را تلخکام کند. فعالان محیط زیست که پذیرفته اند در چهارچوب قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران به فعالیت بپردازند خود را از خطا مبرا نمی دانند و بی تردید در صورت تخطی از این مقررات آماده پرداخت هزینه های آن خواهند بود ولی این جسارت حرفه‌ای در کنار مدیران باگذشت و صبور باعث ارتقای اعتماد مخاطب به هردو می شود، متاع کمیابی که این روزها هم مسئولین و هم رسانه آرزو می کنند. فیلتر شدن این سایت، کامل شدن پازل دو هفته پر تلاطم و نه چندان خوشایند برای سایت های محیط زیستی بود. دو هفته ای که در آن ناخواسته باعث ایجاد کدورت هایی شد که البته بخشی از آن با مساعدت کسانی که دل با محیط زیست ایران داشتند حل شد و کمترین نتیجه آن تلاش ها این است که شما بجای صفحه پرمخاطب فیلترینگ، خواننده این متن در زیست بوم هستید! در حالی که هنوز اطلاعات مستند، دقیق و جامعی در خصوص علت فیلتر شدن سبزپرس در دست نیست، بیشتر از یک هفته است که کاربران برای ورود به صفحه اصلی سبزپرس با مشکل مواجه می شوند، امیدوار بودیم که این اتفاق ناشی از یک خطای فنی در بارگیری سایت باشد اما از قرار معلوم خوش بینی ما فراتر از اندازه بود. 3- معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست روز گذشته در خلال نشست کرسی آزاد اندیشی دانشجویی در دانشگاه محیط زیست که توام با پرسش های صریح و تند و تیز و نقادانه دانشجویان بود، کوشید از پاسخگویی به این پرسش دانشجویی که “برخورد با سایت های مستقل محیط زیست نظیر زیست بوم و سبزپرس از کجا نشات می گیرد؟” شانه خالی کند و آن را خارج از حیطه مسئولیت خود دانست. اما وقتی با سماجت پرسشگرانه گروهی از دانشجویان مواجه شد با اظهار تاسف از اتفاقاتی که افتاده از مخالفت صریح رئیس سازمان محیط زیست با برخوردهایی از این دست سخن گفت و عنوان کرد: «شخص آقای مهندس محمدی زاده با توجه به اینکه خود علایق و سوابق رسانه ای دارند به هیچ وجه مشتاق رخ دادن چنین اتفاقاتی نیست و اطمینان قلبی دارم که با این رویه مخالف است و در طول چند سالی که با ایشان از نزدیک کار میکنم هیچگاه ندیدم که دنبال برخورد با منتقدین محیط زیست باشد حتی وقتی عده‌ای جانب انصاف را نگه نداشته اند». اما چند سوال دانشجویان همچنان بی پاسخ باقی ماند: آقای دکتر! پس این برخوردها کار کیست؟ آیا سازمانی که شما معاونش هستید در جریان شکایت از سایت های زیست محیطی هست؟ نیست؟ انتظار دارید که باور کنیم شما بی خبرید؟ چرا سازمان به سکوتی کشدار و طولانی و بی واکنش دست زده است؟ استاد! شما دیگه چرا؟ 4- هیچ متر و معیار و ترازویی برای قیاس تاثیرگذاری « سایت های محیط زیستی» و « روابط عمومی های ادارات محیط زیست » در فرهنگ سازی محیط زیست وجود ندارد، هر کدام می توانند مدعی شوند که آنها عده بیشتری را به حفاظت از آب و خاک این سرزمین علاقمند کرده اند، مانع از شکار غیرقانونی و تخریب محیط زیست شده اند، باعث حساس شدن شاخک های اجتماعی در مقابل تخریب های محیط زیست شده اند و …. اما تفاوت اصلی میان این دو در « منابع ارتزاق» و برخورد شغلی با آن است، آنچه نگارنده می داند فعالان رسانه‌ای مستقل محیط زیست برای این کار حقوقی نمی گیرند، از پاداش و عیدی و ترفیع و سفرهای داخلی و خارجی و اضافه کار محرومند و این فعالیت نه چندان کم خطر را به حکم وظیفه اجتماعی و مشتاقانه انجام می دهند. شاید چند سال پیش وقتی زنده یاد یاسر انصاری پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبز پرس) را پایه ریزی کرد عمق شگرف و تاثیر بی بدیل این ابتکارش را یک آرزوی دست نیافتنی می پنداشت ولی امروز وقتی او دیگر روی این خاک قدم نمی گذارد و تن اش به بخشی از خاک سرزمینی که عمیقا” دوستش داشت تبدیل شده، رسانه اش در چهارگوشه ایران علاقمندانی به خود جذب کرده که شاید حتی نام یاسر را نیز نشنیده باشند. او و همه کسانی که در عرصه بی نام و نان محیط زیست فعال هستند محیط زیست کشورشان را دوست دارند و باورها و اعتقاداتشان – حتی اگر جای نقد داشته باشد یا خطایی در آن به ذهن متبادر شود- را شجاعانه کنار « نام» شان می نویسند. آیا اگر کسی سرسوزنی بیماردل باشد دست به چنین ریسکی می زند؟ چنین سخن گفتنی با نام و نشان و تابلو – نه در خفا و ناجوانمردانه- قابل ستایش است یا مستوجب سرزنش؟ آیا تحمل این دل نوشته های با نام و امضا از تهمت‌های بی نام یا با نام مستعار سایت‌های و بلاگ های بی هویت و بی شناسنامه و شبنامه‌ها سخت تر است؟ کم نیستند مدیرانی که این ناجوانمردی ها را تجربه کرده باشند. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با نزدیک به سه دهه تجربه مدیریت و فرمانداری و استانداری قطعاً آستینی پرتجربه از این زخم ها و نیش ها دارد، به همین دلیل فعالان رسانه ای محیط زیست از ایشان انتظار دارند که در هنگامه دشواری هایی که برای علاقمندان به محیط زیست به وجود می آید مجموعه تحت فرمانش را به سمت و سویی هدایت کند که حتی تصور « چشم در مقابل چشم » شدن با رسانه ها از آن دور شود. 5- در جدال میان سبزپرس و هر آنکس که باعث فیلتر شدن آن شده است چه کسی برنده خواهد شد؟ اصولاً می توان به فاتح نهایی این ماجرا نام « برنده» داد؟ فارغ از اینکه چه کسی یا کسانی آغازگر این اتفاقات بوده اند بزرگترین خسارت را سازمان حفاظت محیط زیست دیده است، سازمانی که اتفاقاً در چند سال اخیر کوشیده بود تصویر روشنی از خود در برخورد با رسانه ها ارائه کند، بیش از هر زمان دیگری در رادیو و تلویزیون «محیط زیست» مطرح شد، رئیس سازمان پاسخگوی پرسش ها بود و از معدود مدیران سازمان – و چه بسا کشور- به شمار می رود که با شجاعت و صداقت خطا بودن آمار تعداد یوزپلنگ ها را که اتفاقاً نخستین بار خود بیان کرده بود پذیرفت و به کارشناسان و مدیرانش اعتماد کرد و البته تاوان آن را با نقدهای ریز و درشت داد ولی ثابت کرد عذرخواهی میتواند عزت و اعتماد بیافریند. اما حالا بعد از یک دوره فترت خبری و رسانه ای، سازمان محیط زیست به درست یا به غلط، به سهو یا عمد، بر اساس شنیده ها و گفته ها و بر مبانی اسناد و یا اوهام و واکنش های توام با بروز احساسات کاربران در دنیای مجازی روبروی فعالان رسانه ای و سایت های زیست محیطی تعریف می شود. چه کسی باعث رخ دادن این اتفاق و خسران و خسارت شده است؟ چرا اشتیاقی برای پایان دادن به آن وجود ندارد؟ این حق طبیعی سازمان محیط زیست است که اگر از نوشته های یک سایت یا روزنامه و رسانه دچار خسران شده به روشن شدن فضا و تنویر افکار عمومی بپردازد، صریح و قانونی و در منظر و مرئی همه! مگر نه اینکه شایعه وقتی ایجاد می شود که نتوانیم یا نخواهیم اخبار واقعی را به ذهن های متقاضی برسانیم؟ انفعال در قبال رخدادها زمینه ساز شایعاتی می شود که سخت خسارت بار و جبران ناپذیرند. 6- تفاوت نگاه، سلیقه و قلم زیست بوم و سبزپرس را نشانه احترام به مخاطب در یک جامعه پویا می دانیم و بر این باوریم که رقابت سازنده موجب جلب توجه سلایق مختلف به محیط زیست خواهد شد ولی این تمایز دیدگاه و رقابت نمی تواند وجه اشتراک مان در «عشق به محیط زیست ایران» را خدشه دار کند. سایت خبری تحلیلی زیست بوم به عنوان یک رسانه مستقل محیط زیستی امیدوار است که با درایت، تعامل و تحمل مدیران سازمان حفاظت محیط زیست زمینه بازگشت مجدد سبز پرس به عرصه مجازی میسر گردد تا با کمک هم فضا را برای نقد، تحرک، پویایی و گستراندن اندیشه های ناب فراخ تر کنیم. پرنده ای به بیکرانی آسمان نگاه می کرد و بال نداشت! به همین قلم می توانید بخوانید: درد پرسش های گزنده … سلام و شاید خداحافظ؟ سازمان محیط زیست و اورانیوم؟! چرا موفقیت های بین المللی محیط زیست ایران را جشن نمی گیریم؟ دروغی به اسم فلامینگوهای دریاچه ارومیه سفر به سبک ایرانی خون محیط بان بر سفره افطار پورشه پانامرا و دریاچه ارومیه برای همسران محیط بانان ایران زمین محیط بان ها از شعار خسته اند

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com