Environmentalist

Environmentalist


داستان انقراض یک گونه وابسته به زیستگاهی ویژه؛ جایزه ۵۰ هزار دلاری بی‌برنده برای یافتن دارکوب نوک عاجی

در سال ۱۷۸۳ کشورنوپای ایالات متحده آمریکا تنها از سیزده ایالت که عموما در منطقه «نیوانگلند» در کرانه های اقیانوس اطلس بودند شامل شده بود. ولی به تدریج با تصرف فلوریدای اسپانیا و خرید سرزمین پهناور «لوئیزیانا» به مبلغ شش میلیون دلار در سال ۱۸۰۶ از ناپلئون بناپارت، سرزمین های بسیاری در حیطه قدرت آمریکا قرار گرفت.
سرزمین های جنگلی و حاصلخیز جنوب شرقی امریکا چون لوئزیانا و «آرکانزاس» بهترین مکان برای ایجاد کشتزارهای بزرگ پنبه بودند و این پاکتراشی به نابودی گونه هایی چون «پوما» (شیر کوهی) و «گوزن الک شرقی» منجر شد. پس از پایان جنگ های داخلی در دهه ۱۸۶۰ فشار صنایع تولید الوار برای ترمیم خرابی های گسترده در ایالات جنوبی به تدریج باعث از دست رفتن یکی از بزرگترین گونه های دارکوب دنیا یعنی «دارکوب نوک عاجی» (Campephilus principalis) شد.
در کنار پاکتراشی جنگل ها، قطع درختان کهنسال و دارای چوب‌های پوسیده مناسب برای تغذیه و زادآوری در کنار شکار برای گوشت و در آخرین سال ها فروش پوست های کنده شده به مجموعه داران و موزه ها باعث کاهش شدید گزارش های مشاهده این گونه دارکوب شد و آخرین جفت در فلوریدا در دهه ۱۹۲۰ شکار شد. با بالا رفتن حساسیت ها در دهه ۱۹۳۰ تعدادی عکس از این گونه که برآورد می شد تنها ۳۰ فرد از آن برجای مانده باشد گرفته شده و با هماهنگی با یک شرکت چوب بری، بخشی از آخرین زیستگاه جنگلی در سال ۱۹۳۸ ممنوع القطع اعلان شد. ولی با این وجود در سال ۱۹۴۴ آخرین گزارش مستند مشاهده یک دارکوب ماده در دست است.
زیرگونه موجود در جزیره کوبا نیز به دلیل پاکتراشی جنگل های جلگه ای برای کاشت نیشکر و تخریب جنگل های کوهستانی برای تولید ذغال وضعیت مناسبی نداشت و گویا در دهه ۱۹۸۰ این زیرگونه کوبایی نیز نابود شد. با این وجود همواره گزارش های مشکوکی از مشاهده دارکوب نوک عاجی وجود داشت و به همین دلیل در سال ۲۰۰۸ آزمایشگاه پرنده شناسی دانشگاه «کرنل» جایزه ای به مبلغ ۵۰۰۰۰ دلار برای یافتن گزارش هایی مستدل از وجود قطعی این گونه تعیین کرد.
هرچند گهگاه گزارش های مشاهده، امید وجود این دارکوب با شکوه را زنده می کند ولی به دلیل وجود گونه «دارکوب تاجدار» (که شباهت ظاهری زیاد و همچنین زیستگاه مشترک با نوک عاجی دارد)، تا زمانی که یک نمونه زنده دارکوب نوک عاجی و یا پرهایی که با آزمایش DNA حیات این پرنده را ثابت کند، به دست نیاید نمی توان به عکس هایی محو و گزارش های شفاهی تکیه کرد.
در سفری که نگارنده این نوشتار همراه با جناب آقای «فرشید جعفر زاده» در رکاب جناب آقای «امید منظم» به ارتفاعات جنگلی تنکابن داشتیم، به هنگام ورود به یک طرح بهره برداری از جنگل چندین نکته بسیار ملموس بود. روزگاری جلگه تنکابن پوشیده از پوشش جنگلی هیرکانی با گونه شاخص درخت بلند «مازو» همچون جنگل «سیسنگان» و نور بود، ولی از سال ۱۳۰۰ با ریشه کن کردن بیماری مالاریا و طرح ریزی نوین شهر، جمعیت از منطقه خوش آب و هوا و مرتفع «خرم آباد» به جلگه هدایت شد. در حال حاضر تنها پوشش جنگلی قابل ملاحظه در کوهستان ها وجود دارد و در مناطق کوهپایه ای که در بیشتر مناطق باغ های چای ایجاد شده بود، اکنون ویلا سازی به شدت رونق گرفته و هر روز شاهد نفوذ و دست اندازی به جنگل های کوهپایه ای «دوهزار» هستیم.
روزگاری طرح های پاکتراشی جنگل های پهن برگ هیرکانی و کاشت گونه های سوزنی برگی چون «نراد» به دلیل تغییر گونه های غالب تشکیل دهنده پوشش گیاهی و خشک شدن، باعث از دست رفتن مفهوم جنگل هیرکانی در آن مناطق شد. در طرح بهره برداری تنکابن درختان نسبتاً هم سال و جوان، نشان دهنده پاکتراشی قدیم و جلوگیری از دست اندازی و تغییرکاربری و احیای پوششی با استفاده از یک و یا دو گونه هستند.گرده بینه های قطع شده کنار مسیر بیشتر از نمونه های پیر و همراه با چوب پوسیده هستند که نشان از قطع تک گزین با شیوه کنونی بهره برداری است. ولی در اینجا نیز همچون جنگل های جنوب شرقی آمریکا از دست رفتن نمونه های کهنسال باعث نابودی منابع غذایی(لارو حشرات) و مکان آشیان سازی گونه هایی چون دارکوب می شود.
«دارکوب سیاه» (Dryocopus maritus) بزرگترین گونه دارکوب ایران (و شاید غرب آسیا و اروپا) است و در مقایسه با دیگر گونه های دارکوب موجود (چون «سوری» و «سبز») جایگاهی همچون گونه دارکوب عاجی جنوب شرق آمریکا را اشغال کرده است.
در بسیاری از کشورها ( البته نه همچون مالزی و اندونزی و فیلیپین و آمریکای لاتین که شرکت های بهره بردار در کنار شرکت های پرورش دهنده نخل های روغنی و گله داران دست به قطع یکسره جنگل ها می زنند) جز در نواحی پرورش و در واقع زراعت گونه های چوبی دست کاشت و سریع الرشد، اصله های مورد نظر به شیوه تک گزین برداشت می شوند و در بسیاری از پارسل های جنگلی، نمونه هایی برای بذر افشانی به شیوه طبیعی و برای جمع آوری بذر از نمونه های مرغوب و مدنظر صنایع چوب نگاهداشته می شوند. هرچند شیوه کنونی برداشت تک گزینی در نواحی هیرکانی همچون قطع یک سره و کاشت انبوه سوزنی برگان غیر بومی باعث تخریب و تغییر زیستبوم نمی شود، ولی حذف پایه های دارای چوب پوسیده که پناهی برای آشیان سازی و تغذیه گونه دارکوب سیاه هستند، نسل این گونه را در معرض نابودی قرار خواهد داد.
برنگارنده معلوم نیست که گونه دارکوب سیاه وابسته به جنگل های جلگه ای بوده و یا قادر به زادآوری در جنگل های کوهستانی به عنوان بخش اعظم جنگل های برجای مانده هیرکانی است و آیا این گونه در لکه های جنگلی جلگه ای همچون سیسنگان و نور وجود دارد یا خیر.
در جنگل سیسنگان، قطع درختان ارزشمند بلند «مازو» و «آزاد» طبق قانون ممنوع است و تنها پایه های خشکیده و افتاده بر روی زمین مجاز به خروج و استفاده هستند. هرچند با ریختن گازوئیل و آب آهک به زیر هرپایه پولساز آزاد و بلند مازو می توان آن را به سرعت خشک کرد که این شیوه به راحتی در باغ های تهران مشاهده می شود و در خیابان ولیعصر هر صاحب بوتیک و پاساژی با فراغ بال، هر چنار مزاحم و مخل کسب و کار را خشک می کند که اکنون به راحتی می توان درختان قطع شده توسط پیمانکاران را مشاهده کرد که آتش شومینه نوکیسه گان می شوند!
وجود درختان در حال تجزیه و پوسیده بخشی جدا ناشدنی از فرایند چرخه زیستی هر زیستگاه جنگلی است و در بسیاری از جنگل هایی که دارای ارزش زیستی و نه تجاری هستند، مدیران و کارشناسان به هیچ روی اجازه انتقال پایه های افتاده بر کف جنگل و در حال تجزیه را نمی دهند.

منبع: سبز پرس

مطالب تصادفي


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com