Environmentalist

Environmentalist


روز عید قربان و پیامک های متعدد تبریک تلنگری بود که سهم من در قربانی کردن “من” تا چه اندازه است؟ آیا فقط تحمل ناملایمات اقتصادی و نظاره بر بداخلاقی‌های سیاسی و لب گزیدن است یا باید از این “منیت” فراتر رفت؟  شاید فقط مردمانی با استعداد ایرانیان برای تحمل دشواری ها، می توانند در این روزهای سخت تحریم ناعادلانه غرب مقاومت کنند، لبخند بزنند و امیدوارانه روز را به شب گره بزنند. حال و روز اقتصاد که خوب نباشد خیلی ها دل و دماغ ندارند، برای همین حرف زدن از «محیط زیست» و دشواری ها و موفقیت های آن از نگاه برخی دل خوش می خواهد، به کسی اگر خرده بگیری که چرا فلان مشکل محیط زیستی را داریم شانه هایش را بالا می اندازند و همان شعر مشهور سهراب سپهری را می خواند: دل خوش سیری چند!؟

 

1- «در سال ۱۹۵۶ نیروهای پیمان ورشو وارد بوداپست شدند و پس از زد و خوردی کوتاه اما خونین دولت ایمره ناگی، نخست وزیر “مرتد” مجارستان را برکنار کردند( در سال ۱۹۸۹ به او و همرزمانش اعاده حیثیت شد). جانشین او، یانوش کادر، یکی از برنامه های دولت خود را “بیرون بردن کشور از صفحه اول روزنامه ها”ی جهان ذکر کرد. در بطن حرف کادار این نکته نهفته بود که صفحه اول روزنامه معمولاً جای مشاهیری است مانند بازیگران سینما و خوانندگان پاپ که به حکم حرفه خویش ناچارند حتی بدنامی را به گمنامی ترجیح بدهند؛ و جای ورزشکارانی است که مدال می گیرند؛ و جای سیاستمداران و سران قدرتهای بزرگی که یا سرگرم مشکل درست کردن برای مردم دنیا، یا در تلاشند تا وانمود کنند مشغول حل جنین مشکلاتی اند. کشوری کوچک و معمولی مانند مجارستان اگر وارد صفحه اول روزنامه ها شود یا باید برای خبر بحران سیاسی و اقتصادی و جنگ داخلی باشد یا برای وقوع بلایای طبیعی.بنابراین غیبت چنین کشوری از صفحه اول علامتی است برای این معنی که خبر بدی از آن سو در راه نیست.». (خاطرات و فراموشی، محمد قائد )

 

2- محیط زیست ایران با مشکلات بسیاری روبرو است، این تخم مرغ های گندیده را هم نمی توان تنها در سبد سازمان حفاظت محیط زیست یا این دولت گذاشت، درد اینجاست که فقط وقتی بحران های عظیمی مانند ریزگردها، سیل و خشکسالی و دریاچه ارومیه رخ میدهد این موضوع در دسته اخبار مهم می نشیند و شاخک های اجتماعی و البته سیاسی فعال می شوند، در این میان بخش بزرگی از کاهلی را باید به حساب رسانه ها نوشت، رسانه هایی که ذائقه مخاطبان را تا سرحد دعواهای سخیف و حرف های درشت و نشخوار نشده برخی ورزشکاران تقلیل داده اند، وقتی فراز و فرود چند تومانی قیمت «دلار» به میزان الحراره لبخند و شادمانی مردم تبدیل می شود، وقتی بازیگران درجه سه تلویزیون به الگوهای جوانان و نوجوانان تبدیل می شوند، وقتی صفحه «پیوندها» – صفحه ای که در هنگام تلاش برای رویت یک سایت فیلتر شده بالا می آید- به پربازدید شده ترین سایت کشور تبدیل می شود، دیگر هیچ معلم باهوشی موضوع انشایش را «علم بهتر است یا ثروت» انتخاب نمی کند،اگر معلمی تازه نوتجربه هم بخواهد این سوژه را به دانش آموزان دبستانی بدهد بعید است آنها خرده نگیرند: آقا اجازه! بهتر نیست در مورد ثروت بهتر است یا شهرت بنویسیم؟!

 

3- در میان خبرهایی که از خشک شدن دریاچه اورمیه، سیل بهشهر در نتیجه جنگل تراشی، آلوده شدن کارون به زباله ها، سلاخی یک پلنگ در ممسنی و … که با اشتیاقی بغض آلود در فضای رسانه ای دست به دست شد کمتر کسی به این موضوعات توجه کرد:

 

-  چرا موفقیت مهندس جوان و فعال حوزه محیط زیست، محمدصادق فرهادی نیا که در مهرماه سال جاری جایزه معتبر موسسه پانترا را در سال ۲۰۱۲ کسب کرد، در رسانه ها انعکاس درخشانی نداشت؟  

 

- کمتر رسانه‌ای موفقیت سید محمد مجابی را بازتاب داد،ایشان جلد اول اطلس خلیج فارس را که کار علمی آن توسط نهادهای دانشگاهی و تحقیقاتی جهان از جمله دانشگاههای وست مینستر و متروپلیتن لندن انجام شده در سال ۲۰۱۲ با حمایت سازمان جهانی اسکان بشر به چاپ رسانده است.

 

- جایی ندیدم رسانه‌ای بنویسد کارشناس جوانی به نام صادق صادقی زادگان اوائل سال ۲۰۱۲ به عنوان مدیر اجرایی مرکز منطقه ای کنوانسون رامسر در غرب و مرکز آسیا انتخاب شد.

 

-  کمتر رسانه ای به فتح الله امیری کارگردان خوب و علاقمند محیط زیست و تیمش تبریک گفت که با فیلم خوبش”در جستجوی پلنگ ایرانی” جایزه برگ نقره ای بخش محیط زیست ششمین جشنواره بین المللی یاهورینا بوسنی – ۲۰۱۲ را کسب کرد.

 

- تعجب کردم که وقتی دکتر علی نظری دوست پس از پنج سال مدیریت طرح حفاظت از تالابهای ایران به سمت کارشناس محیط زیست برنامه توسعه ملل متحد انتخاب شد، جز یکی دو وبلاگ انعکاس دیگری نداشت.

 

-  کسی انگار اصلاً دلش نخواست ببیند  که دکتر  اصغر محمدی فاضل عضو هیات علمی دانشگاه محیط زیست ایران از بین ۵۰ اندیشمند برجسته بین المللی برای تهیه گزارش چشم انداز جهانی تنوع زیستی (GBO) از سوی سازمان ملل انتخاب شد.

 

- چقدر تلاش کردیم که دیگران هم بدانند سازمان حفاظت محیط زیست ایران در جریان برگزاری اجلاس جهانی یونسکو در مورد برنامه انسان و زیست کره که تیرماه در مقر یونسکو در پاریس برگزار شد به عنوان نایب رئیس این شورا انتخاب شد؟

 

4- یکبار دیگر به واژه «انتخاب» دقت کنید، در مناسبات بین المللی به دشواری کسی از ایران را برای یک کرسی خاص «انتصاب» می کنند، وقتی بحث از «انتخاب» می شود این موضوع دشواری ده چندانی می یابد، در «انتصاب» می شود به سبک آن رئیس فدراسیون سایق فوتبال ایران با استمداد از بسته های پسته و قالیچه های دستباف، دست و دل صاحب منصب خارجی را لرزاند اما وقتی حرف از «انتخاب» می شود باید توان علمی و قدرت چانه زنی بالا برای متقاعد کردن دیگران داشت. کشورهای بزرگ در نشست های بین المللی با محوریت محیط زیست برای فتح کرسی ها با هم می جنگند، یارگیری می کنند و شبکه ای از «یاران» همدل خود را می سازند، آنها باور دارند که اهرم محیط زیست –به عنوان دیپلماسی نرم- حتی در چانه زنی های سیاسی بین المللی سخت به کار می آید، آن را موضوعی انتزاعی و تزئینی نمی بینند، به همین دلیل برای کسب هر صندلی و کرسی و کنار زدن هر رقیبی – بویژه اگر نامش جمهوری اسلامی ایران باشد- دست به کارهای مختلفی می زنند.

 

5- فهرست بالا شامل برخی از توفیقات –اغلب متکی بر ظرفیتهای فردی- بود که ذکر شد. اگر به اقدامات شاخصی نظیر “آبرسانی به گوزن زرد با بالگرد”، “استخدام حدود ۱۰۰ محیطبان طرح یوز در سازمان محیط زیست”، “اقامت شبانه معاونین سازمان در پاسگاههای دورافتاده محیطبانی”، “تقدیر نماینده سازمان ملل از پروژه تالابها”، “اعطای لوح افتخار حفاظت از لایه ازن” و دهها مثال دیگر نیم نگاهی بیندازیم، میشود دید که نسل جوان –مدیریتی و کارشناسی- محیط زیست کشور رویکردی امیدوارکننده اتخاذ کرده است.

 

به همین بهانه باید هر موفقیت بین المللی در عرصه محیط زیست را جشن گرفت. اما چرا چنین نمی کنیم؟ چرا از اینکه خبر خشک شدن دریاچه ارومیه در راس اخبار شبکه های بین المللی و تیتر یک روزنامه ها بنشیند لذت می بریم اما نمی کوشیم موفقیت هایمان را پررنگ تر کنیم؟ بدیهی است که در یک جامعه آزاد چندصدایی هر یک از ما گرایشهای سیاسی و اجتماعی خاص خود را داشته باشیم ولی ما مجارستان پس از جنگ جهانی نیستیم که بخواهیم از صفحه یک روزنامه ها بگریزیم. ایران عزیز این استعداد را دارد که موفقیت هایش در عرصه محیط زیست هم به تیتر یک روزنامه ها تبدیل شود، اگر باور داریم دل مان با «محیط زیست ایران» است باید موفقیت های آدم های این محیط زیست را هم دوست داشته باشیم، به آن افتخار کنیم و بکوشیم تکرار شوند.

 
از همین قلم می توانید بخوانید:
 
 

سفر خوش اما …

 

سفر به سبک ایرانی

 

پورشه پانامرا و دریاچه ارومیه

 

دروغی به نام فلامینگوهای دریاچه ارومیه

 

برای همسران محیط بان های ایران زمین

 

خون سرخ محیط بان بر سفره افطار

 

محیط بان ها از شعار خسته اند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com