پستانداران
كشور ايران به خاطر تنوع جغرافيايي و اقليمي خود داراي فون بسيار ارزشمندي است كه نمونه عملي آن را مي توان در رده پستانداران مشاهده نمود . اين رده با 194 گونه شناسايي شده طيف وسيعي از جانوران را در بر مي گيرد بطوري كه از يك طرف پستاندار بسيار كوچكي كه حشره خور كوتوله ناميده مي شود و فقط در حدود 2 گرم وزن دارد ، ديده مي شود و از طرف ديگر ميتوان نهنگ هاي بزرگي را با طول بيش از سي متر و 130 تن وزن دارد در اين رده مشاهده نمود . از ميان پستانداران كشورمان، راسته جوندگان با 59 گونه (بيش از يك سوم كل پستانداران ايران ) به علت اهميت در انتشار بيماريها ، خسارات وارده بر محصولات زراعي، سهولت جمع آوري و نگهداري به گونه گسترده اي مورد مطالعه قرار گرفته اند البته عمده اين مطالعات بر پايه ريخت شناسي صورت پذيرفته اما ضرورت مطالعات نوين نظير مطالعات كروموزومي ، بيوشيميايي ، مولكولي و رفتارشناسي نيز به شدت احساس ميگردد .
غناي گونه اي پستانداران ايران نبايد موجب غرور شود چرا كه از گونه هايي همچون شير ايراني و ببر مازندران امروز جز نامي باقي مانده است و اگر برنامه مدون و جامعي براي حفظ و صيانت از گونه هاي ارزشمند ديگري از پستانداران همچون گور ايراني، يوزپلنگ ايراني ، خرس سياه ، گوزن زرد وجود نداشته باشد در آينده نه چندان دوري نيز شاهد نابودي اين گونه هاي نادر كشورمان خواهيم بود .
گونه هاي اولويت دار شامل:
اولويت اول:
گورخرEquus onager (E.hemionus)
مشخصات ظاهري:
برخي از محققان آن را زير گونه اي به نامonager E.hemionus مي دانند ولي اخيراً عده اي از محققين به اين نتيجه رسيده اند كه گور ايراني گونه اي به نام (E.onager) است كه نمونه تيپ آن اولين بار در سال 1785 از اطراف قزوين گزارش شده است. گور ايراني شباهت زيادي به الاغ دارد، ولي قدري از آن بزرگتر است. گوش ها بلند (حد فاصل گوش اسب و الاغ)، باريك و نوك تيزند. سم ها پهن تر از الاغ، دم بلند و نيمه انتهايي آن موهاي بلندي دارد. موها كوتاهند. رنگ پشت، زرد متمايل به نارنجي، پايين بدن، پهلوها و كفل ها سفيد متمايل به زرد است. يال سياه رنگي بر روي گردن و نوار قهوه اي تيره اي بر روي پشت دارد كه تا دم ادامه مي يابد. در سطح داخلي دست ها تكه اي پوست گرد و سياه رنگ مشاهده مي شود. گاهي اوقات رنگ نرها كمي نارنجي تر از مادهها به نظر مي رسد.
پراكندگي:
در گذشته به تعداد زياد در حاشيه كوير مركزي از شمال زابل تا خراسان، سمنان، جنوب ورامين، قزوين، دشت هاي مجاور پارك ملي كلاه قاضي و گاوخوني در استان اصفهان، سيرجان و بافت در استان كرمان، بهرام گور در استان فارس، ابرقو، هرات و نايبندان در استان يزد وجود داشته است. تعدادي نيز در اواسط دهه پنجاه در منطقه خوش ييلاق واقع در شاهرود رهاسازي شدهاند.
گوزن زرد ايراني Dama dama mesopotamica (Dama mesopotamica)
مشخصات ظاهري:
جثهاش از مرال كوچكتر است. نرها شاخ هاي بلند و نسبتاً پهني دارند. رشد شاخها از يك سالگي به بعد شروع مي شود، ولي شاخكها از دو سالگي ظاهر ميگردد. در اواخر فصل زمستان شاخها مي افتند و شاخهاي جديد بلافاصله شروع به رشد ميكنند و در تابستان تكميل ميشوند. (گوزن زرد اروپائي جثه كوچكتر، شاخهاي پهنتر و موهاي سياهتري روي دم و دو طرف رانها دارد.) موها در فصل تابستان كوتاه است. رنگ پشت و پهلوها در اين فصل زرد متمايل به قرمز و زير بدن، كفلها و دم سفيد است، در قسمت پشت و پهلوها خالهاي سفيد مشخصي دارد. در زمستان موها بلندتر و به رنگ خاكستري با خالهاي نامشخص است.
پراكندگي:
در گذشته پراكندگي وسيعي از شمال آفريقا تا عراق، تركيه و ايران داشته، ولي در حال حاضر نسل آن در تمام كشورهاي مذكور به جز ايران نابود شده است. در ايران اين گوزن در مناطق جنگلي زاگرس و جنگلهاي گرمسيري خوزستان زندگي ميكرد، ولي در حال حاضر پراكندگي طبيعي آن محدود به مناطق حفاظت شده دز و كرخه در خوزستان است.
خرس سياه Ursus thibetanus gedrosianus
مشخصات ظاهري:
جثه كوچكتر از خرس قهوهاي، گوشها به نسبت بزرگ، موها بلند و به رنگ سياه است. در وسط سينه لكه سفيدي به شكل v وجود دارد. (نمونههايي با رنگ قهوهاي متمايل به قرمز يا كاملاً قهوهاي مشاهده شده است.)
پراكندگي:
از مناطق مرزي بلوچستان ايران با پاكستان تا ميناب و جيرفت پراكندگي دارد. مناطق كوهستاني زابلي، نيك شهر و رشته كوه بيرك واقع در بلوچستان، كوههاي بشاگرد و رودان در هرمزگان، مناطق كوهستاني ده بكري جبال بارز، دلفارد، بحر آسمان و كهنوج واقع در جنوب كرمان از مهم ترين مناطق زندگي اين حيوان است.
سنجاب ايراني Sciurus anomalus
مشخصات ظاهري:
جثهاي متوسط، دمي بلند و پشمالو دارد كه از نصف طول بدن بلندتر است. موهاي پشت به رنگ خاكستري متمايل به قهوهاي و زير بدن زرد رنگ است. رنگ موهاي سر و سطح پشتي دم قرمز حنايي و سطح زيرين دم روشنتر است. به طور كلي هر چه از نواحي شمالي جنگلهاي زاگرس (كردستان) به طرف جنوب (فارس) پيش برويم از رنگ حنايي دم كاسته ميشود. به طوري كه در قسمتهاي جنوبي، ممكن است رنگ به زرد نخودي تغيير يابد.
پراكندگي:
در ايران مناطق جنگلي زاگرس، از سردشت واقع در آذربايجان غربي تا مناطق چهارمحال، لرستان، كهگيلويه و فارس. در حال حاضر تعداد نسبتاً زيادي از اين حيوان در منطقه حفاظت شده دنا مشاهده مي شود. در اوايل سال 1386 محيط بانان منطقه سفيدكوه در استان لرستان تعداد زيادي سنجاب ايراني را كه متخلفين در حال حمل آنها بودند كشف نموده و در طبيعت رهاسازي كردند.
سنجاب بلوچي (راه راه) Funambulus pennantii
مشخصات ظاهري:
جثه كوچكتر از سنجاب ايراني، گوش ها متوسط و دم بلند و پشمالو است. در سطح پشتي، چهار نوار پهن و تيره در زمينه سفيد وجود دارد كه علامت مشخصه اين سنجاب است. سطح زيرين بدن سفيد و موهاي دم مخلوطي از تيره و سفيد است.
پراكندگي:
در ايران تاكنون فقط در نواحي جنوب شرقي بلوچستان مشاهده شده است. در حال حاضر جمعيت نسبتاً مناسبي از اين سنجاب در باغ هاي تيس واقع در 9 كيلومتري شهرستان چابهار، دره سرباز و همچنين منطقه حفاظت شده باهوكلات مشاهده مي شود.
اولويت دوم شامل:
پلنگ ايراني Panthera pardus saxicolor
مشخصات ظاهري:
جثهاي بزرگ، بدني عضلاني ولي نرم و قابل انعطاف، سري پهن، گوش هايي كوچك و گرد دارد. دست و پا نسبتاً كوتاه با پنجههاي پهن و ناخنهاي تيز و بلند، موها نرم و كوتاه و در مناطق سردسير بلندترند. رنگ موهاي پشت سفيد تا كرم متمايل به نارنجي، زير بدن كرم متمايل به خاكستري است. سطح پشت و پهلوها از خالهاي توخالي شبيه گل (اين شكل نتيجه قرار گرفتن دو تا پنج لكه سياه در اطراف ناحيه اي هم رنگ يا نارنجي تر از رنگ بدن بوجود آمده است)، سر، گردن، روي دستها و پاها و زير بدن از خالهاي توپر پوشيده شده است. هر چه به مناطق شرقي و شمال شرقي كشور نزديكتر شويم رنگ زمينه بدن سفيدتر و جثه بزرگتر ميشود.
پراكندگي:
در اكثر مناطق كشور اعم از ارتفاعات البرز تا تپه ماهورهاي كوير مركزي، هر كجا كه طعمه مناسب، به خصوص كل و بز وجود داشته باشد زندگي ميكند.
گوسفند وحشي Ovis orientalis
قوچ اوريال Ovis orientalis arkali
مشخصات ظاهري:
بزرگترين قوچ ايران است.شاخها حلزوني شكلند. سطح جلويي شاخها پهن با زاويهاي تند به طرف لبه پشتي است، به طوريكه مقطع شاخها مثلثي به نظر ميرسد. از ويژگي ديگر اين قوچها وجود موهاي بلند و سفيدرنگي در ناحيه زير گردن و سينه است.
پراكندگي:
از نواحي مرزي واقع در شرق و شمال خراسان تا مناطق كوهستاني استانهاي سمنان و مازندران.
قوچ ارمني Ovis orientalis gmelini
مشخصات ظاهري:
خميدگي شاخها برخلاف ساير قوچه به طرف بالاي گردن است، به طوري كه مقطع عرضي آن گاهي كمي بيضي شكل به نظر ميرسد. اين قوچها در ناحيه كمر لكه سفيد و زيني شكلي دارند.
پراكندگي:
از مناطق مرزي آذربايجان تا زنجان، همدان، اراك، كردستان، ايلام و شمال غربي خوزستان پراكندگي دارد.
از ديگر زيرگونههاي گوسفند وحشي ميتوان از قوچ اصفهان، قوچ لارستان، قوچ البرز مركزي، قوچ كرمان نام برد.
آهو Gazella subgutturosa
مشخصات ظاهري:
جثه متوسطي دارد. نرها شاخ هاي نسبتاً بلندي دارند كه در محل اتصال به سر به هم نزديك مي شوند، سپس به طرف بالا از هم فاصله گرفته و انحناء پيدا مي كنند. نوك شاخها قدري به سمت داخل پيچيده اند، شكل آن ها قدري «S» مانند و از جلو شبيه چنگ است. بلندترين شاخ آهو مربوط به منطقه اشتهارد كرج است كه 45 سانتي متر طول دارد. ماده ها معمولاً فاقد شاخاند. در فصل تابستان موها كوتاه و شني رنگ و در زمستان موها بلندتر و متمايل به قهوه اي است. زير بدن و كفل ها سفيدند، موهاي دم نسبتاً بلند و سياه رنگ است. رنگ آهوهاي مسن، به خصوص نرها روشن تر و گاهي كرم رنگ است. در زير گلوي آهوها، به ويژه نرها برآمدگي گواتر مانندي مشاهده مي شود.
پراكندگي:
اغلب دشت هاي كشور
جبير Gazella bennettii
مشخصات ظاهري:
شباهت زيادي به آهو دارد. تفاوت ظاهري آن وجود شاخ هاي نازك و بلند در ماده هاست، در صورتي كه در آهو، ماده ها معمولاً شاخ ندارند. شاخ جبيرهاي نر قوس زيادي ندارد و قدري موازي به نظر مي رسند، خميدگي انتهاي شاخ نيز به طرف جلو متمايل است، بر روي شاخ هاي آهو و جبير نر گره هائي وجود دارد ولي نمي توان به وسيله آن ها سن حيوان را تشخيص داد. موها كوتاه، به رنگ زرد تيره متمايل به قرمز، زير بدن و كفل ها سفيد است. موهاي دم نسبتاً بلند و سياه رنگ است.
پراكندگي:
حاشيه كوير مركزي و كوير لوت، از منطقه حفاظت شده توران تا پارك ملي كوير، استان يزد، جنوب فارس، كرمان، هرمزگان، سراسر مناطق ساحلي جنوب تا بلوچستان، سيستان و جنوب خراسان، پراكندگي دارد.
مرال Cervus elaphus
مشخصات ظاهري:
جثه اي بزرگ و قوي با دست و پايي بلند دارد. موها كوتاه، به رنگ خاكستري تيره و در تابستان متمايل به قهوه اي اند. رنگ بچهها قهوه اي متمايل به قرمز با خال هاي سفيد است. ناحيه كفل زرد است و تا بالاي ران ها ادامه دارد. نرها شاخهاي بلند با شاخكهاي نسبتاً منظمي دارند (بلندترين شاخ مشاهده شده 111 سانتي متر طول داشته است. شاخ مرال ايراني غالباً در جلوي پيشاني دو شاخك به نام گرگ كش دارد.) شاخها، همه ساله در اسفند تا اوايل فروردين مي افتند. شاخهاي جديد بلافاصله شروع به رويش ميكند، در اواسط تابستان كامل و سفت مي شود و پوشش مخملي آن كه كاملاً خشكيده شده است در اثر شاخ زدن به بوته ها و درخت ها از بين ميرود. معمولاً همه ساله به تعداد شاخك ها و طول شاخ ها افزوده مي شود و در 8 تا 10 سالگي به حداكثر مي رسد ولي از آن به بعد همه ساله از طول شاخ ها و تعداد شاخك ها كاسته مي شود. در سنين پيري شاخها كوتاه و گاهي بدون شاخكند و اصطلاحاً به آنها سيخو ميگويند.
پراكندگي:
تمام مناطق جنگلي خزري، از آستارا تا پارك ملي گلستان.
شوكا Capreolus capreolus
مشخصات ظاهري:
جثه به مراتب كوچكتر از مرال و تقريباً به اندازه آهو است. به علت بلندتر بودن پاها از دست ها، كمي قوز دار به نظر مي رسد. دم بسيار كوتاه و نامشخص است. موهاي تابستاني كوتاه و نرم به رنگ قهوه اي متمايل به قرمز، موهاي زمستاني نسبتاً بلند و كلفت، به رنگ خاكستري اند، در اين فصل رنگ كفل ها سفيد است. شاخها ناصاف است. هر يك از شاخها در تمام دوران زندگي فقط سه شاخك دارد. شاخها در اواسط پاييز ميافتند. شاخ جديد كه كركدار است در طول زمستان رشد ميكند و در فصل بهار كامل ميشود. در نرهاي يك ساله شاخها شاخك ندارند ولي در برخي يك شاخك مشاهده ميشود. بيشترين رشد شاخ در سنين چهار تا هفت سالگي است.
پراكندگي:
تمام مناطق جنگلي خزري، جنگل هاي ارسباران در آذربايجان شرقي، جنگل هاي بلوط مناطق جوانرود و اورامانات واقع در غرب كشور
گرگ Canis lupus
مشخصات ظاهري:
بزرگترين سگ سان وحشي است. شباهت زيادي به سگ هاي گرگي (Alsatian) دارد با اين تفاوت كه گرگها موهاي بلندي در قسمت پشت گونه هاي صورت، گردني كلفت تر و كوتاه تر، سر پهن تر، چشمان مورب و گوش هاي كوتاهتري دارند. نوك گوشها نيز مانند گوش سگ تيز نيست و غالباً آن ها را سيخ نگه مي دارند. دم قدري افتاده و صاف است. مانند برخي از سگ ها آن را به صورت نيم دايره يا بالا نگه نمي دارد. موهاي قسمت انتهايي دم نيز تيره رنگند. مغز گرگ ها در مقايسه با سگ حدود 30% بزرگتر است. پوزه شان بلندتر و قدرتمندتر است و حس بويايي قوي تري دارند. در ايران رنگ گرگها معمولاً خاكستري با سايهاي سياه رنگ است ولي گرگهايي به رنگ زرد يا قرمز در بعضي از مناطق و حتي در يك دسته گرگ مشاهده شده است. توله گرگ ها نيز اغلب سياه رنگند ولي با بالا رفتن سن رنگ آن ها تغيير مي كند. تا مدت ها پيش گرگ ها را اجداد سگ هاي اهلي مي دانستند ولي در حال حاضر برخي از محققين به اين نتيجه رسيده اند كه سگ ها از گونه اي
جداگانه به نام Canis familiaris هستند.
پراكندگي:
در اكثر مناطق كشور مشاهده مي شود.
سياه گوش Lynx lynx
مشخصات ظاهري:
جثه به مراتب بزرگتر از گربه اهلي است (گاهي با پلنگ اشتباه مي شود)، دست و پا بلند، دم بسيار كوتاه با نوك پهن و سياه، موهاي گونه بلند و ريش مانند است. در انتهاي گوشها، دستهاي موهاي سياه بلند به طول متجاوز از 4 سانتي متر وجود دارد. پنجهها بسيار پهناند. ردپا تقريباً دو برابر ردپاي گربه معمولي است. در اطراف پينهها موهاي بلندي وجود دارد كه آن ها را از سرما حفظ نموده و مانع فرورفتن حيوان در برف مي شود. رنگ موهاي پشت خاكستري متمايل به قهوه اي با خالهاي بزرگ و كوچك توپر و سياه رنگ، زير بدن سفيد است. پوشش تابستاني كوتاه تر از پوشش زمستاني و خال ها كاملاً مشخص است.
پراكندگي:
مناطق كوهستاني البرز از گرگان تا الموت، آذربايجان شرقي و غربي
شنگ Lutra lutra
مشخصات ظاهري:
جثه بزرگ و استوانهاي شكل، پوزه پهن با سبيلهاي بلند و كلفت، گوشها و چشمهاي كوچك دارد، دم بلند و لولهاي شكل است كه در قاعده پهن و كلفت ميشود. دستها و پاها كوتاهاند و در بين انگشتان پردهاي وجود دارد. موها نرم و انبوه، به رنگ قهوهاي تا قهوهاي متمايل به خاكستري، زير چانه و گلو سفيد است.
پراكندگي:
از مناطق سيستان تا شمال خراسان، مازندران تا آذربايجان، كردستان تا خوزستان، فارس، چهارمحال، اصفهان و تهران
خرس قهوه اي Ursos arctos
مشخصات ظاهري:
جثه بسيار بزرگي دارد. (خرس قهوه اي بزرگترين گوشتخوار ايران است.)گوشها كوچك، گرد و دم نامشخص است. اين خرس رنگي متفاوت از قهوهاي تير تا زرد بور دارد. در مناطق غرب ايران، رنگ اكثر خرسها روشن تر از مناطق شمالي است. بچهها معمولاً قهوهاي تيرهاند و در ناحيه يقه آنها قسمت روشني مانند خرس سياه مشاهده ميشود.
پراكندگي:
از خراسان شمالي تا آذربايجان، و از آذربايجان تا لرستان، خوزستان و فارس
پازن Capra aegagrus
مشخصات ظاهري:
جثهاش بزرگتر از بز اهلي است. در كل و بزها، نرها كه كل ناميده مي شوند شاخ هاي بلند و شمشير مانندي دارند. بر روي شاخها گرههايي وجود داردكه مشخصكننده رشد ساليانه و سن حيوان است. شاخ بزها نسبت به شاخ كلها بسيار كوتاهتر است. رشد شاخها در سالهاي اوليه زياد است ولي معمولاً از هفت سالگي به بعد كم ميشود. در فصل زمستان رشد شاخها كاملاً متوقف ميگردد ولي گرهها رشد ميكنند و بزرگ ميشوند. رنگ موها در بزها و كلهاي جوان قهوهاي متمايل به خاكستري و در كلهاي مسن به خصوص در فصل زمستان نخودي رنگ است. كلهاي بالغ ريش بلند و سياهي دارند و بر روي پشت و شانه آنها نوار تيرهاي وجود دارد كه در ناحيه سينه پهن شده و به صورت طوق در مي آيد. رنگ موهاي جلوي دستها و پاها و موهاي دم سياه رنگ است. همچنين در جلوي دست ها ناحيه بدون مو و پينه مانندي وجود دارد. كوتاه بودن دست و پا، سنگين بودن قسمت جلوئي بدن و ساختمان خاص سم ها، آن ها را قادر ساخته كه به آساني در شيب هاي تند مناطق صخره اي تردد نمايند.
پراكندگي:
در تمام مناطق كوهستاني كشور كه داراي آب و امنيت كافي باشد مشاهده مي گردد.
نظرات شما عزیزان:
|